آرشا آرشا ، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما

یه نظر قابل تامل

امروز وقتی داشتم نظرات وبلاگ رو می خوندم ، دیدم آقایی بسیار محترمانه برام یه نظر بسیار تامل برانگیز گذاشتن! بابای یسری جان... نوشته بودن که متن "واقعیت دارد" رو خوندن و به نظرشون من خیلی اغراق کردم در توصیف مادران و وضعیت رو اسف بار نوشتم!! نوشتن که اونها بعد از بچه دار شدن نظم بیشتری پیدا کردن!!!!!!!!!! و اینکه بچه رو دلیل شلختگی نمیدونن و باعث انظباط میدونن این نظر منو خیلی به فکر فرو برد... و در نهایت فقط به یک جواب با خودم رسیدم که امیدوارم دوباره ایشون بیان و وبلاگ رو بخونن و نظرشونو بگن مادران عطر نمیزنن چون همیشه نگران آلرژی توی بچه هاشون هستن مادران ناخن بلند نمیکنن چون همیشه نگران پوست لطیف بچه هاشون هستن ...
31 فروردين 1392

دشوارترین کار مادری

چند وقت قبل توی یه وبلاگی خوندم که : "مقدمه تربیتی: یکی از مهم‌ترین اصول تربیتی این است که رفتار مربی در همه حال ثابت باشد. یعنی مثلا روزی که مادر خودش خوشحال است، هی بچه را بغل نکند و به جایش روزی که با یکی دعوایش شده، داد و بیدادش را سر بچه بیچاره نزند! کار خیلی سختی است این کار؛ می‌شود گفت سخت‌ترین بخش مادری. مشغول تماشای فیلمی هستم که مدت های زیادی دوست داشتم اون رو ببینم و حالا در یکی از شبکه ها متوجه پخشش میشم و تماما مسئولیتهای مادری رو تصمیم میگیرم برای 2 ساعت فراموش کنم و فیلم رو با اشتیاق دنبال کنم که... آرشا با سرعت از اتاقش میاد بیرون و کمی به من زل میزنه و میبینه که همه حواسم به فیلمه... روی زانوهاش خم میشه ...
31 فروردين 1392

واقعیت دارد!

قبل از بچه دار شدن همیشه این سوال رو از خودم میپرسیدم که چرا کسانی که بچه دارن اینقدر شلخته و کرکثیف اند؟!! توی اطرافیان میدیدم خانومایی رو که قبل از مامان شدن همیشه شیک و پیک بودن و بوی عطرشون تا 6 تا خونه اونورطر میرفت ، همیشه مانیکور شده بودن ، موها سشوار کشیده شده و هزار تا چیز سوسولی دیگه... اما وقتی مامان شدن!! اووووووووووه! ابروها مثل دختران مجرد اصلاح نکرده ، شلوار کثیف و خاکی ، ناخنها از ته ته گرفته شده ، روسری محکم به خرخره شان گره کج و کوله خورده ، دستشون هم یه ساک گل گنده و تو اون یکی دست هم یه کیف بزرگ و شیشه شیر و بطری آب و ... دیگه هم از اون کیف شیکان پیکان کوچولو خبری نیست!!! فکر من اون زمان: " واقعاااا این زنها بچه ...
31 فروردين 1392

جشنواره نوروزی استودیو سها و عکس آرشا

قبل از عید و برای تولدت رفتیم آتلیه و کلی عکس انداختیم. یکی رو هم برای جشنواره انتخاب کردیمو خوشحال میشیم از همه دوستامون که به عشق ما رای بدن اینم لینکش: http://soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=6   آرشا تقی زاده ...
19 فروردين 1392

ما برگشتیم

سال 1392 هم شروع شد و تعطیلاتش به پایان رسید... اما امسال برای من و بابا بهترین تعطیلات و نوروز بود. آخ که بودن فرشته کوچیکی مثل تو تو خونمون چقدر حال و هوا رو بهاری کرده... مهمترین خبر این که : شما راه میرییییییییییییییی هوراااااااااااااااااااااااا راه که چه عرض کنم میدوی!!! از فردای تولدت 2-3 قدمی اونم گه گاه برمیداشتی اما فقط همین منم همیشه ناراحت بودم که چرا راه نمیری اونم تویی که عاشق راه رفتن بودی تا روز 30 اسفند درست روز 30 اسفند وقتی که برای عید دیدنی رفتیم خونه مامان جون و باباجون و خاله الناز ، یهوووووووو از میز گرفتی و راه رفتی!!! ما هم شوکه شدیم و تا بیاییم به خودمون بجنبیم افتادی!!! اما دوباره رفتی سر می...
19 فروردين 1392
1